جامعه ما را ویروس کرونا به هم نریخته، بلکه ما از پیش بههمریخته بودیم که اینچنین در برابر ورود این ویروس دچار هیستری جمعی شدهایم. اینکه اکثراً دچار ترسی همهگیر از کرونا هستیم و به فردگرایی خودخواهانهای تمایل یافتهایم تا در این دوران وانفسا بتوانیم زنده بمانیم حاصل طبیعی وضعیتی است که در آن اعتماد اجتماعی بر باد رفته و عموم مردم نظام دولتی و مدیریتی را ناکارامد دانسته و از آن قطع امید کردهاند؛ در چنین وضعیتی هر که در پی این است تا در برابر بادِ کرونا کلاه خود را بچسبد. هیستری جمعی حاصل از کرونا در ایران، نتیجه سالها فشار اقتصادی، ناکارامدی سیاسی و تضعیف جامعه مدنی است. ما مردم ذاتاً بد نبودهایم، بلکه به بدی برانگیخته شدهایم. ما رنجوریم و مظلوم که از هر سو بر سرمان نکبت میبارد. اما فراموش نکنیم که ما موجوداتی اجتماعی هستیم و زنده ماندن ما در گرو زنده ماندن جامعه و تقویت وجدان جمعی است. چارهای نیست جز همبستگی اجتماعی برای مقابله با بحران کرونا؛ باید از «من» به «ما» برسیم. باید بدانیم که هیستری جمعی به شدت وابسته با بازار شایعات است و در عین حال، تقویتکننده شایعات.
اما برای گذر از این بحران چه باید کرد؟ به نظرم چند نکته را بهتر است در نظر بگیریم: به فکر همه باشیم؛ توصیههای بهداشتی را از منابع موثق دریافت کنیم؛ به شایعات توجه نکنیم و به آنها دامن نزنیم؛ در این آب گلآلود بهجای مچگیری سیاسی به تقویت روحیه خود و اطرافیانمان کمک کنیم؛ و مهمتر از همه اینکه «نترسیم» که ترس برادر مرگ است.
مسعود زمانی مقدم
بازدید : 379
پنجشنبه 7 اسفند 1398 زمان : 16:27